معنی بی موی بی موی بیمو، آنکه موی ندارد، (یادداشت مؤلف) : دغسر، اصلع، اعصج، مرد بی موی پیش سر، (منتهی الارب)، صلد، سر بی موی، (منتهی الارب) لغت نامه دهخدا