معنی بی محک بی محک(مَ حَ) مرکّب از: بی + محک، بی سنگ آزمایش. آزمایش ناشده: زرّ قلب و زرّ نیکو در عیار بی محک هرگز ندانی زاعتبار. مولوی. رجوع به محک شود لغت نامه دهخدا