معنی بی گزیر بی گزیر (گُ) مرکّب از: بی + گزیر، ناگزیر. ناچار. واجب. حتم: کنون آفرین تو شد بی گزیر به ما هر که هستیم برنا و پیر. فردوسی. رجوع به گزیر شود، نامسکون. (ناظم الاطباء) ، ناضیافت. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا