جدول جو
جدول جو

معنی بی فرزند

بی فرزند(فَ زَ)
مرکّب از: بی + فرزند، کسی که دارای اولاد نباشد. (ناظم الاطباء)، بلاعقب. بی خلف. ابتر. عقر. هبول. (یادداشت مؤلف) ، اضطراراً و باکراه. (منتهی الارب) ، ناگهان. (آنندراج)، رجوع به قصد شود، بی نشان. بی علامت. مجهول. رجوع به قرینه شود
لغت نامه دهخدا