معنی بی فائده بی فائده (ءِ دَ / دِ) مرکّب از: بی + فائده، بی نفع. غیرمفید. ناسودمند. بی فایده: امر دالغ، کار بی فائده. (منتهی الارب) : کوشش بی فائده ست وسمه بر ابروی کور. سعدی. رجوع به بی فایده شود، حقارت. ذلت. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا