معنی بی صرفه بی صرفه (صَفَ / فِ) مرکّب از: بی + صرفه، بی فایده. (ناظم الاطباء)، بی سود. بی نفع. (آنندراج) : این جنس بی صرفه است، بی سود است. و رجوع به صرفه شود. لغت نامه دهخدا