معنی بی شهر بی شهر (شَ) مرکّب از: بی + شهر، غریب. (مهذب الاسماء، رجوع به شهر شود، بی تاب. (ناظم الاطباء)، بی صبر و بی تحمل: چون صبا با تن بیمار و دل بی طاقت بهواداری آن سروخرامان بروم. حافظ. - بی طاقت و تاب شدن، بی صبر و تحمل شدن. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا