معنی بی شمع بی شمع(شَ) مرکّب از: بی + شمع، تاریک. بی فروغ و روشنایی: محفل بی شمع راهیچ نباشد فروغ مجلس بی دوست را هیچ نباشد نظام. سعدی لغت نامه دهخدا