معنی بی شره بی شره (شَ رَهْ) مرکّب از: بی + شره، بی آز و طمع. بدون حرص و آز: بغرض دوستی مکن که خواص درس والتین بی شره نکنند. خاقانی. رجوع به شره شود، بیهوده، یاوه. بی معنی. (ناظم الاطباء، لغت نامه دهخدا