معنی بی شامگی بی شامگی(شامْ مَ / مِ) مرکّب از: بی + شامه + گی، عدم شامه. (یادداشت مؤلف)، حالت کسی که حس بویایی ندارد. رجوع به شامه شود لغت نامه دهخدا