جدول جو
جدول جو

معنی بی سببی

بی سببی(سَ بَ بی)
بیعلتی. بی دلیلی. بی برهانی:
سبب مپرس که چرخ از چه سفله پرور شد
که کام بخشی او را بهانه بی سببی است.
حافظ
لغت نامه دهخدا