معنی بی سازی بی سازی بی اسبابی، (یادداشت مؤلف)، بی برگی، نامستعدی، عزل، عزل، (منتهی الارب) : سر آن داری امروز که بر ما دو حکیم کار لوزینه کنی ساخته در بی سازی، سوزنی لغت نامه دهخدا