معنی بی سابقگی بی سابقگی(بِ قَ / قِ) حالت و چگونگی بی سابقه. رجوع به سابقه و بی سابقه شود، کسی که شمع را خاموش کند. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا