جدول جو
جدول جو

معنی بی دست و پای

بی دست و پای(دَ تُ)
بی دست و پا در تمام معانی. رجوع به بیدست و پاشود. شاهد ذیل هم بمعنی اصلی که فقدان دست و پای باشد و هم به ناتوانی و زبونی ایهام دارد:
وگرغارت و کشتنت بود رای
همه روم گشتند بیدست و پای.
فردوسی
لغت نامه دهخدا