معنی بی چیز بی چیز فقیر، مسکین، گدا، درویش، مفلس: اگر نیستت چیز لختی بورز که بی چیز کس را ندارند ارز، فردوسی، در این شهر بی چیز خرم نهاد یکی مرد بد نام او هفتواد، فردوسی، ترک عمل بگفتم و ایمن شدم ز عزلت بی چیز را نباشد اندیشه از حرامی، سعدی لغت نامه دهخدا