جدول جو
جدول جو

معنی بی جان گشتن

بی جان گشتن(نَزْوْ / نُ زُوو)
مردن. زندگی را از دست دادن:
از آن ساعت که شیرین گشت بی جان
ز آب چشمه ها برخاست طوفان.
نظامی، بی وفا، ناسپاس، نمک بحرام، بطور نادرستی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا