معنی بی آنکه
- بی آنکه (کِ)
- بدون:
ماه سه شبه از بر گردن بنگارند
از غالیه بی آنکه همی غالیه دارند.
منوچهری.
تا مقرر گردد که بی آنکه خونی ریخته آید این کارها قرار گرفت. (تاریخ بیهقی).
چشمم بزبان حال گوید
بی آنکه به اختیار گویم.
سعدی.
سخن عشق تو بی آنکه برآید بزبانم
رنگ رخسار خبر می دهد از سر نهانم.
سعدی
