جدول جو
جدول جو

معنی بی آبرویی

بی آبرویی
رسوایی و بی شرفی و بی اعتباری، (ناظم الاطباء)،
- بی آبرویی کردن، دست بکارهایی زدن که موجب رسوایی شود:
یکی کرده بی آبرویی بسی
چه غم دارد از آبروی کسی،
سعدی،
که من بعد بی آبرویی مکن
ادب نیست پیش بزرگان سخن،
سعدی،
، صریح، آشکار، واضح:
سخن بی پرده میگویم ز خود چون غنچه بیرون آی
که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی،
حافظ
لغت نامه دهخدا