معنی بی آب بی آب کنایه از بی رونق، (برهان) (آنندراج) (شرفنامه)، بی طراوت، پژمرده: و آن لبان کز وی برشک آمد عقیق آبدار چون سفال بیهده بی آب و بی مقدار شد، سوزنی، لغت نامه دهخدا