معنی بهمه بهمه(بُ مَ) دلاوری که کسی بر وی دست نیابد. (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). دلیر. (آنندراج). مرد دلیر که بر او ظفر نباشد. (مهذب الاسماء) ، نام آهنگی است. رجوع به آهنگ شود. رجوع به بهمن شود لغت نامه دهخدا