معنی بهم آوردن بهم آوردن (نَذذ) گردکردن. جمع آوردن. فراهم آوردن. پیوستن: چون سواران سپه را بهم آورده بود بیست فرسنگ زمین پیش تو لشکرگاه. منوچهری. آیدفرقش بسلام قدم حلقه صفت پای و سر آرد بهم. نظامی لغت نامه دهخدا