نام پهلوان ایرانی در زمان کاوس. پسر گودرز. (ولف) : چو گودرز و چون طوس وگیو دلیر چو گستهم و شیدوش و بهرام شیر. فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 2 ص 350). چو فرهاد و خراد و برزین و گیو سرافراز بهرام و گستهم نیو. فردوسی (ایضاً ص 371) ، جنسی از بافتۀ ابریشمی هفت رنگ در نهایت لطافت و نازکی. (برهان). بافته ای است ابریشمی لطیف و نازک و بهمه رنگ شود. (آنندراج). نوعی از بافتۀ ابریشمی نازک و لطیف و سفید و سرخ و زرد و بنفش و سیاه و رنگ دیگر. (رشیدی) ، گل عصفر که گل کاژیره باشد. (برهان) (آنندراج). گل کاجیره و حنا. (رشیدی) ، غازه که زنان بر روی مالند و روی را سرخ کنند. (برهان) (آنندراج). رجوع به بهرمان شود