معنی بهانه افتادن بهانه افتادن (نَ خَ) دست آویز شدن. (فرهنگ فارسی معین). عذر بیجا و ناپسند آوردن: یاد آوارگی همی خواهد رفتن حج بهانه افتاده ست. امیرخسرو دهلوی (از آنندراج). رجوع به بهانه شود لغت نامه دهخدا