جدول جو
جدول جو

معنی بوی آمدن

بوی آمدن
(نُ)
بوی شایع شدن. (مجموعۀمترادفات ص 67). رسیدن بوی و عطر بمشام:
صبح امروز خدایا چه مبارک بدمید
که همی از نفسش بوی عبیر آمد و بوی.
سعدی.
- بوی از چیزی آمدن، مجازاً، دلیل چیزی بودن. نشانۀ چیزی داشتن:
بوی آلودگی از خرقۀ صوفی آید
سوز دیوانگی از سینۀ دانا برخاست.
سعدی.
-
لغت نامه دهخدا