منسوب به شهر و بلاد، (ناظم الاطباء)، منسوب به بوم، اهل محل، اهل ناحیه، (فرهنگ فارسی معین)، منسوب به بوم که بمعنی سرزمین و مملکت و کشور است، ساکن اصلی زمینی، (یادداشت بخط مؤلف) : اما عیب این قلعه آن است که بمردم بسیار نگاه توان داشت و چون پادشاه مستقیم قصد آنجا کند، مردم بومی باشند که آنرا بدزدند، (فارسنامۀ ابن بلخی ص 158)، همان بردۀ بومی و بربری سبق برده برماه و بر مشتری، نظامی، ، جغد نر یا جغد بزرگ، مرغی است که به جغد ماند، (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، پرندۀ شبیه به جغد و کوچکتر از آن، (ازاقرب الموارد)، جوهری گفته است: پرنده ای است شبیه به جغد مگر اینکه کوچکتر از آن و بوهه نیز بدان میگویند، (از صبح الاعشی ج 2 ص 84)، و رجوع به بوهه شود