جدول جو
جدول جو

معنی بوم

بوم
زمین شیارنکرده، (برهان)، زمین غیرآبادان و ناکاشته، (رشیدی)، زمین شیارنکرده و ناکاشته، (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین)، مقابل مرز، (فرهنگ فارسی معین)، زمین شیارنکرده و غیرآبادان و ناکاشته، ضد مرز که زمین کاشتۀ زراعت کرده را گویند و رشیدی گفته که بوم زمین کاشته و مرز و کنارهای آن که قدری بلند کرده اند و این بیت حکیم سنائی در حدیقه شامل هر دو معنی است که گفته:
کشوری را که عدل عام ندید
بوم در بومش ایچ بام ندید،
(آنندراج) (از انجمن آرا)،
و تحقیق آن است که بوم میان زمین کاشته و مرز کناره های آن ... وپاکیزه بوم، از جای پاک و از خاک پاکیزه، (رشیدی)، ضد مرز، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا