معنی بنیاد افکندن بنیاد افکندن (نَ) بنا نهادن. (آنندراج). پی افکندن. (فرهنگ فارسی معین) : چه نکو گفت آن بزرگ استاد که وی افکند شعررا بنیاد. سنائی. سراینده چنین افکند بنیاد که چون در عشق شیرین مرد فرهاد. نظامی. لغت نامه دهخدا