معنی بنگی
- بنگی (بَ)
- آنکه بنگ خورد از عالم شرابی. (آنندراج). آنکه بنگ خورد. آنکه بنگ کشد. آنکه عادت به کشیدن بنگ دارد:
مست و بنگی را طلاق وبیع نیست
همچوطفل است او معاف و معتقی است.
مولوی.
سخت می خندید همچون بنگیان
غالب آمد خنده بر سود و زیان.
مولوی.
گفتۀ بسحاق پیش بنگیان
بر مثال ارده با خرما خوش است.
بسحاق اطعمه
