جدول جو
جدول جو

معنی بنق

بنق(اِطِ)
پیوند کردن نهال را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، از مردم بنگال. اهل بنگال. (فرهنگ فارسی ایضاً) :
یار بنگالیم آخر ز سفر بازآمد
عمر بگذشته ز انجام به آغاز آمد.
والۀ هروی (از آنندراج).
، زبانی که مردم بنگال بدان تکلم کنند و آن آمیخته ای است از هندی، فارسی و عربی. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا