معنی بنظر بنظر(بُ ظَ) تلاق و تندی میان دو لب فرج زن. (ناظم الاطباء). فنج. قرن. چوچوله. تندی میان دو لب فرج زن. (یادداشت بخط مؤلف) ، شاهدانه. کنب. (فرهنگ فارسی معین). - برگ بنگ، برگ شاهدانه. ورق الخیال. (فرهنگ فارسی معین) لغت نامه دهخدا