جدول جو
جدول جو

معنی بنشاستن

بنشاستن(گِ تَ)
نشستن. (از برهان) (از آنندراج). نشسته شدن. (ناظم الاطباء) :
فاختگان همبر بنشاستند
نای زنان بر سر شاخ چنار.
منوچهری.
لغت نامه دهخدا