جدول جو
جدول جو

معنی بلنسی اموی

بلنسی اموی(بَ لَ)
عبدالله بن عبدالرحمان بن معاویه بن هشام اموی. از امیران اندلس در قرن دوم هجری. رجوع به عبدالله (ابن عبدالرحمان...) در ردیف خود شود، تملق. (از یادداشت مرحوم دهخدا). بلی قربان. و رجوع به بلی قربان شود.
- بله قربان گفتن، تملق بیش از حد. گفته های شاهی یا امیری یا بزرگی را، از نیک و بد، با گفتن بله قربان تصدیق کردن. (یادداشت مرحوم دهخدا). و رجوع به بلی قربان گفتن شود.
- بله قربان گو، متملق
لغت نامه دهخدا