جدول جو
جدول جو

معنی بلنتع

بلنتع(بَ لَ تَ)
ماهر و دانای هرچیز. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). بلتع. و رجوع به بلتع شود، مقاصدی عالی داشتن. خواستار اموری بیش از حد خود بودن. خواهش مقام و منزلتی بیش از حد خود. بیش از حد خود خواستن. (یادداشت مرحوم دهخدا). آرزوی ترقی بسیار داشتن. (یادداشت مرحوم دهخدا) ، بیش از استطاعت خویش دعوی عمل کردن. (یادداشت مرحوم دهخدا). خودنمایی کردن. خودستایی کردن. (فرهنگ فارسی معین) ، هوس کردن. (ناظم الاطباء). و رجوع به بلندپرواز و بلندپروازی شود
لغت نامه دهخدا