جدول جو
جدول جو

معنی بلفختن

بلفختن(گُ ذَ تَ / تِ شُ دَ)
مرکّب از: ب + الفختن، جمع کردن و اندوختن. (از برهان) (آنندراج)، رجوع به الفختن شود، زن محض بی خیر. (منتهی الارب) : امراءه بلقعه، زنی که از هر خیر و نیکی خالی باشد. (از ذیل اقرب الموارد از لسان)، بلقع. و رجوع به بلقع شود
لغت نامه دهخدا