معنی بلغد بلغد (بُ غُ) جمعنموده و بالای هم نهاده و فراهم آمده. (از برهان) (هفت قلزم) (از ناظم الاطباء). بلغده. بلغند. بلغنده. (آنندراج). و رجوع به بلغده و بلغنده شود لغت نامه دهخدا