جدول جو
جدول جو

معنی بلغاق کردن

بلغاق کردن
(مَ یَ)
آشوب کردن. فتنه برپا کردن. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به بلغاق شود
لغت نامه دهخدا