جدول جو
جدول جو

معنی بلعت کردن

بلعت کردن
(مَ)
بلعت ، صیغۀ متکلم وحدۀ فعل ماضی از مصدر ثلاثی مزید باب تفعیل است به معنی ’بلعیدم من’، و در مورد مال مردم خوردن و حق کسی را بالا کشیدن استعمال میشود. (از فرهنگ لغات عامیانه). به مزاح، خوردن، تصرف کردن مال کسی به غیرحق. تصاحب کردن. غصب کردن. صرف مالی به غصب. خوردن مالی نه به وجه مشروع: تمام مال یتیم را بلعت کرد. مادر صغیر را گرفت و مال صغیر را بلعت کرد. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا