جدول جو
جدول جو

معنی بلسمه

بلسمه
(اِ)
خاموش شدن از بیم. (از منتهی الارب). سکوت کردن از ترس. (از اقرب الموارد) ، ایفای وعده نکردن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). بلدحه. و رجوع به بلدحه شود
لغت نامه دهخدا