معنی بلامقدمه بلامقدمه(رِ کَ دَ) مرکّب از: ب + لا (نفی) + مقدمه، بدون مقدمه، زن روسپی و قحبه. (ناظم الاطباء)، رمّازه. هلوک. (از منتهی الارب)، و رجوع به بلابه کار و بلاده کار شود لغت نامه دهخدا