معنی بکع بکع(اِ بَ) پیش آمدن کسی را بمکروه. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج) (اقرب الموارد). پیش آوردن کسی را چیزی که ناخوش آید. (مؤید الفضلاء). لغت نامه دهخدا