جدول جو
جدول جو

معنی بکری

بکری
(بَ)
مست. (آنندراج) :
باز خم باده پریخانه شد
دختر رز، بکری پیمانه شد.
میرزا معز فطرت (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا