جدول جو
جدول جو

معنی بکار بودن

بکار بودن(مَ)
لازم بودن. ضرور بودن. مصرف داشتن: مرا مرد بکار است خاصه شما. (تاریخ سیستان). دست فرا کردند اندر اوانی فروختن... بناها ساختن و استران خریدن و ستوران که آن هیچ بکار نبود. (تاریخ سیستان). و دیگر اندر نفقات که بکار نبود و عطیتهاء بی معنی. (تاریخ سیستان).
لغت نامه دهخدا