معنی بقرانی
- بقرانی
- بهترین نوع جزع (جواهر) باشد. رجوع به الجماهر بیرونی ص 175 شود، بسنده کردن بچیزی، بقع به، خالی شدن زمین از کسی یا چیزی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، تر گردیدن تن آبکش جابجا از آب: بقع المستقی. (ناظم الاطباء). از آب جابجا بدن آبکش تر گردیدن. (از منتهی الارب)
