جدول جو
جدول جو

معنی بفچ

بفچ
(بَ)
بفج. رجوع به بفج شود:
به تک میرفت و خون از دیده میریخت
چنان کآب از دهان وقت سخن بفچ.
شمس فخری، پیروان بقراط در طب. (ابن الندیم) :و من خط ثابت بن قره الحرانی لما ذکر البقارطه... (عیون الانباء ج 1 ص 17). و رجوع به قفطی ص 40 و 120 شود
لغت نامه دهخدا