ضد قرب. دوری. (از اقرب الموارد) (از کشاف اصطلاحات الفنون) (غیاث) (واژه های نو فرهنگستان). - بعداً له، یقال: بعداً له، یعنی دور گرداند او را خدا و هلاکی باد او را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). هلاکت و دوری باد او را. (ترجمان علامه جرجانی ص 27). نفرین است بدانکه هرگاه بلا بکسی فرود آید وی را رثا نگویند. و مختار نصب آن بر مصدریت است و همچنین سحقاً له و تمیم رفع میدهد و گوید بعد له و سحق ٌ. (از اقرب الموارد). - بعد باعد، بطریق مبالغه است یعنی دوری بسیار دور. (منتهی الارب). مبالغه است مانند ظل ظلیل. (از اقرب الموارد).