مصدر دیگر مباعده. (از زوزنی) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). دور کردن و دور شدن. (آنندراج). از کسی دور شدن. (زوزنی). کسی را دور کردن. (زوزنی). دوری. (غیاث). و رجوع به مباعده شود، اخته کردن خروس. اخته کردن. خواجه کردن. (دزی ج 1 ص 99) ، مبالغه کردن در خیرخواهی کسی. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (آنندراج). ریختن باران و شکافتن زمین را: بعج المطر الارض. (منتهی الارب) ، در اندوه انداختن کسی را محبت:بعجه الحب. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)