جدول جو
جدول جو

معنی بشیر

بشیر
(بَ)
ابن سعد بن نعمان بن اکّال انصاری معاوی. وی در جنگ احد و خندق حضور یافت. (از الاصابه ج 1 ص 163). و مؤلف قاموس الاعلام ترکی آرد: پسرش ایوب بعضی احادیث از وی نقل کرده است و بعضی نام وی را بشر هم آورده اند. رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2: ذیل بشر بن اکال و الاستیعاب شود
غلام مالک بن ذعر خزاعی قافله سالار کاروانی که از مدین بمصر میرفت، راه گم کرده بود، بسر چاهی که برادران یوسف وی را در آن افکنده بودند منزل کرد و این غلام بود که جهت کشیدن آب دلو در چاه افکند و بجای آب یوسف رابرکشید. (حبیب السیر چ 1333 هجری شمسی خیام ج 1 ص 63)
ابن ارطاه. از حکام و سرداران معاویه بود. مؤلف حبیب السیر آرد: معاویه وی را 41 هجری قمری حاکم بصره کرد و پس از روزی چند او را معزول نمود و در سال 43 هجری قمری او را به غزو روم فرستاد. رجوع به حبیب السیر چ 1333 هجری شمسی خیام ج 2 ص 116 و 177 و بشر شود
جامه دار و ملازم خاندان شاه شجاع و فرستادۀشخص او بنزد برادرش شاه محمود باخلعت. و نقل است چون شاه محمود وی را بدید این بیت بخواند:
نشان یوسف گمگشته میدهد یعقوب
مگر ز مصر بکنعان بشیر می آید.
رجوع به عصر حافظ ص 207 شود
ابن مروان حکم. یکی ازچهار پسر مروان حکم و برادر عبدالملک که از جانب وی ایالت کوفه یافت و در سال اربع و سبعین 74 هجری قمری) درگذشت. رجوع به حبیب السیر چ 1333 هجری شمسی خیام ج 2ص 136، 148 و 151 و مقدمۀ ابن خلدون ج 1 ص 642 شود
ابن عبدالله انصاری خزرجی. ابو موسی بن عقبه از ابن شهاب و ابوالاسود از عروه وی را در زمرۀ کسانی که در یمامه شهید شده اند آورده است ولی ابن اسحاق وی را بشیر نامیده است. رجوع به بشر و الاصابه ج 1 ص 164 و الاستیعاب شود
ابن مصطفی جواد. در سال 1324 هجری قمری در بشوکین از قرای جبل عامل متولد و در سال 1364 هجری قمری در بیروت درگذشت. او راست: دیوانی که در مطبعۀ عرفان صیدا بسال 1365 هجری قمری چاپ شده است. رجوع به الذریعه ج 9 ص 138 شود
ابن جابر بن عراب بن عوف... عبسی. ابن یونس گوید وی نزد پیغمبر رفت و در فتح مصر شرکت کرد و روایتی از وی بدست نیامده است. ابن سمعانی نام وی را بسیر آورده است. (از الاصابه ج 1 ص 163). و رجوع به الاستیعاب شود
ابن کعب بن ابی الحمیری... سیف در فتوح آورده است وی یکی از امرای یرموک بود و با ذکر اسامی گفته است چون ابوعبیده از یرموک رفت و بدمشق فرود آمد وی را جانشین خود در آن شهر کرد. و رجوع به الاصابه ج 1 ص 164 شود
ابن عنبس بن زید بن عامر بن... انصاری ظفری. وی درجنگ احد حضور یافت و در جنگ جسر شهید شد. بنا بر گفتۀ ابن ماکولا وی را نسر هم گفته اند. رجوع به الاصابه ج 1 ص 164 و الاستیعاب و قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود
ابن زید انصاری... در جنگ حره کشته شد و ابن اثیر گوید وی در جنگ جسر در خلافت عمر بقتل رسید. بنا بر عقیده ابن منده بنقل صاحب الاصابه پدر در جنگ جسر و پسردر جنگ حره کشته شد. رجوع به الاصابه ج 1 ص 163 شود
ابن معبد ابوسعید اسلمی. ابن حبان گوید صحبت داشت و در شمار اهل کوفه یاد شده. رجوع به الاصابه ج 1 ص 165 و قاموس الاعلام ترکی ج 2 و الاستیعاب شود، مطهر، ظرف آبی که از چرم ساخته باشند. (ناظم الاطباء)
ابن نهیک مکنی به ابوالشعشاء. تابعی و کسی است که در روایت حدیثی منقول ابویعلی موصلی بنقل از ابوهریره گفته است که بدان استدلال نمیتوان کرد. رجوع به مقدمۀ ابن خلدون ترجمه پروین گنابادی ج 1 ص 646 شود
ابن مالک فرستادۀ عمر بن سعد. همراه سر سیدالشهدا نزد عبیدالله زیاد بود و رجزخوانی او در مجلس ابن زیاد و کشته شدن بر دست او معروف است. رجوع به حبیب السیر چ 1333 هجری شمسی خیام ج 2 ص 57 شود
ابن عمر در سال هجرت متولد شدو در سال 85 هجری قمری درگذشت و در زمان حجاج، عریف قوم خود بود برخی او را اسیر نامیده اند. رجوع به الاصابه ج 1 ص 188 و الاستیعاب و قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود
ابن خصاصیه معروف به ابن معبد. یکی از مهاجران و صحابه است. و در اواخر عمر دربصره سکونت داشت. رجوع به ابن معبد و الاصابه ج 1 ص 163 و الاستیعاب و قاموس الاعلام ترکی ج 2 و سمعانی شود
وی با دو برادرش مبشر و بشر در جنگ احد حضور داشت ولی منافق بود و صحابه را هجو میکرد و سپس مرتد شد. (از قاموس الاعلام ترکی ج 2). و رجوع به بشر بن حارث و الاصابه ج 1 ص 155 شود
ابن معبد یا ابن بدیر (نذیر) ابن معبدبن شراحیل... سدوسی معروف به ابن خصاصیه. درباره نسبت وی و مادرش خلاف است. بخاری حدیث او را آورده است. رجوع به الاصابه ج 1 ص 164 شود
بشر. ابن ثور عجلی. ابواسماعیل در فتوح الشام او را یاد کرده و گوید: از اشرف بنی عجل است که همراه مثنی بن حارثه جنگید وسپس بشام رفت. رجوع به بشر و الاصابه ج 1 ص 180 شود
ابن مهر صیداوی. کسی که بنمایندگی کوفیان همراه پنجاه نامه برای دعوت حضرت امام حسین (ع) بکوفه نزد آن حضرت رفت. رجوع به حبیب السیر چ 1333 هجری شمسی خیام ج 2 ص 40 شود
ابن معاویه مکنی به ابوعلقمۀ بحرینی. حاکم دراکلیل، و ابن سعد در شرف المصطفی و بیهقی در دلائل از طریق یونس بن بکیر از او روایت دارد. رجوع به الاصابه ج 1 ص 165 شود
ابن عمرو، ابوعمره یکی از صحابه و انصار است و در محاربۀ صفین بهمراه حضرت علی (ع) شهادت یافت. نامش را بشر هم آورده اند. رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود
ابن انس بن امیه... عمرو بن مالک بن اوس. وی در جنگ احد حضور یافت. (از الاصابه ج 1 ص 162 و 163). و رجوع به الاستیعاب و قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود
ابن عمر بن محصن اویسه برادر ثعلبه بن عمر بن عمره بشر بن عمر. در سنۀ پانزده ق. شهید شد. رجوع به تاریخ گزیده چ عکسی 1328 هجری قمری لندن ص 220 شود
بشر. ابن اکّال معافری انصاری. بغوی و باوردی و جز آنان وی را در زمرۀ صحابه آورده اند. رجوع به الاصابه ج 1 ص 162 و بشیر بن سعد بن نعمان شود
ابن عمر بن حنش بن عبدالقیس ملقب به جارودالمعلی. نسبش بزرگوار است. رجوع به بشر و تاریخ گزیده چ عکسی 1328 هجری قمری لندن ص 220 شود
ابن بشار مدنی فقیه. مؤلف حبیب السیر آرد: در سال 101 هجری قمری درگذشت. رجوع به حبیب السیر چ 1333 هجری شمسی خیام ج 2 ص 175 شود
ابن نهاس عبدی. عبدان وی را یاد کرده و حدیثی مرفوع با اسنادی بسیار ضعیف از او نقل کرده است. رجوع به الاصابه ج 1 ص 165 شود

ابن عبدالمنذر انصاری مشهور به کنیۀ خود ابولبابه است. و در اسم او اختلاف است. رجوع به ابولبابه و الاصابه ج 1 ص 164 شود
پدر ایوب. پسرش از او در معجم ابن قانع و مسند بزاز روایت دارد. (از الاصابه ج 1 ص 188). رجوع به بشیرین سعد بن نعمان شود
ابن راعی العیر. عمر بن شبه او را در زمرۀ صحابه یاد کرده است ولی نام صحیح وی بسر است. رجوع به الاصابه ج 1 ص 188 شود
لغت نامه دهخدا