معنی بشولیده کردن بشولیده کردن (مَ) پریشان کردن. برهم زدن: بنالم از غم این روزگار و این آکفت که هرچه بد سبب شادی و نشاط برفت. سپید شد سر و اقبال و سال روی بتافت زمانه حال بشولیده کرد و بخت بخفت. (از تاریخ بیهق) لغت نامه دهخدا