جدول جو
جدول جو

معنی بشولیده کردن

بشولیده کردن
(مَ)
پریشان کردن. برهم زدن:
بنالم از غم این روزگار و این آکفت
که هرچه بد سبب شادی و نشاط برفت.
سپید شد سر و اقبال و سال روی بتافت
زمانه حال بشولیده کرد و بخت بخفت.
(از تاریخ بیهق)
لغت نامه دهخدا