معنی بشنجیده بشنجیده(بَ / بِ شَ دَ / دِ) ریخته. پاشیده. (انجمن آرا). پاشیده شده. (رشیدی) (آنندراج). رجوع به بشنجیدن و پشنجیدن و پشخیده شود لغت نامه دهخدا