جدول جو
جدول جو

معنی بشریت

بشریت
(بَ شَ ری یَ)
انسانیت. (ناظم الاطباء). مردمی: کمترین درجه اندر صحو رؤیت بازماندگی بشریت بود. (کشف المحجوب ص 233).
گفتم: ز وادی بشریت توان گذشت
گفتا: توان اگر نبود مرکبت جمام.
خاقانی.
- ضعف بشریت، ناتوانی انسانی: از ضعف بشریت تاب آفتاب نیاورد. (گلستان).
- طبع بشریت، طبعیت و خوی انسانی و سرشت انسانی. (ناظم الاطباء) : و محمود نیز آنرا که ساختند خریداری کرد بطبع بشریت که نتوانست دید کسی را که جای او را سزاوار باشد. (تاریخ بیهقی) ، فصل باران هند برسات. (فرهنگ فارسی معین). والمدینه (مدینه هنور بالهند) علی نصف میل من البحر و فی ایام البشکال و هو المطر، یشتد هیجان هذا البحر و طغیانه. (ابن بطوطه)
لغت نامه دهخدا